تأمل درباره زنجیره محصولات فناوری شرکت گوگل، بیانگر اندیشه‌های آینده‌محوری است که رِی کروزویل، مدیرکل امور مهندسی گوگل و حامیان فکری‌اش برای تحقق نظریه یکتایی ماشین و انسان بی‌وقفه تلاش می‌کنند اما رشد تفکر آینده‌ای روبات‌محور، چه سرانجامی برای انسان رقم خواهد زد؟


هنگامی که در میدان تجریش از اتوبوس پیاده می‌شدم، چشمم به نام خیابانی افتاد که نامش «گوگل» بود!  با خود گفتم یعنی در ایران امروز آنقدر از مرزهای فناوری عبور کرده‌ایم که نام یک خیابان را در تهران به افتخار یک شرکت نرم‌افرازی امریکایی «گوگل» نهادیم؟! یعنی این جمله که می‌گویند «ما در عصر گوگل زندگی می‌کنیم» به حقیقت پیوسته است؟ اما دیری نگذشت که به تشابه نوشتاری نام خیابان قدیمی «گوگَل» تجریش با سؤالات دور از ذهن خود پی بردم!


اما نتوانستم از این سؤال که آیا ما واقعاً در عصر گوگل زندگی خواهیم کرد، به‌راحتی عبور کنم. بویژه آن که چند هفته پیش رسانه‌های خارجی خبر رونمایی خودروی «هوشمند» بدون راننده گوگل را بر خروجی خود قرار دادند و اخیراً هرچند وقت یکبار شاهد عرضه محصولی جدید و به نوعی غریب از سوی این شرکت در عرضه فناوری هستیم. به‌راستی شرکت گوگل و محصولات و ایده‌های فناورانه‌اش ما را به کجا خواهند برد؟ مگر می‌شود عرضه محصولاتی نظیر «موتور جست‌و‌جوگر اینترنتی»، «نقشه»، «مترجم»، «عینک»، «نرم‌افزارهای تلفن سیار» و «خودروی هوشمند» به وسیله یکی از بزرگ‌ترین شرکت‌های حوزه فناوری اطلاعات در جهان بدون هدف و فلسفه‌‌ای در پس آنها به وجود آمده باشند؟

با اندکی جست‌وجو در فضای اینترنت، دریافتم که مدیرکل امور مهندسی گوگل اکنون به عهده «رِی کرزویل» است. نامش برایم تازگی نداشت. کرزویلی که 15 سال پیش با انتشار کتاب «دوران ماشین‌های ارادی» مدعی شده بود در آینده نزدیک رایانه‌ها (کامپیوتر‌ها) از هوش انسان پیشی می‌گیرند و از احتمال برهم خوردن الگوریتم رایانه‌ها به سبب ورود به سال 2000 خبر داده بود. او انسان عجیبی است، 150 نوع قرص و دارو در روز مصرف می‌کند و با برنامه غذایی مخصوص  خود معتقد به داشتن شانسی برای «همیشه زنده ماندن» است.

کرزویل 66 ساله ساخت اسکنرهای تخت، اولین برنامه رایانه‌ای که قابلیت تشخیص حروف را دارد و نخستین ترکیب کننده متن به گفتار را در کارنامه اختراعات خود دارد. وی با دریافت 19 دکترای افتخاری از دانشگاه‌های معتبر جهان، یکی از نوابغ شناخته شده در حوزه هوش‌های مصنوعی به شمار می‌رود و پیش‌بینی‌های وی به قدری توجه محققان و سرشناسان حوزه فناوری را به خود جلب کرده که «بیل گیتس»، مدیر اسبق شرکت مایکرو سافت او را بهترین شخصی عنوان می‌کند که در زمینه پیش‌بینی آینده هوش مصنوعی می‌شناسد.  

اما آنچه بیش از همه ذهن نگارنده را به خود مشغول کرده، مسأله «هوشمندسازی زندگی» است. اگر بنابر گزارشی که کارول کَدوالار، روزنامه‌نگار ارشد بریتانیایی در روزنامه گاردین روایت می‌کند و از سرمایه‌گذاری 3 میلیارد و 200 میلیون دلاری شرکت گوگل برای خرید شرکت Nest Lab (سازنده ترموستات‌های هوشمند) و همچنین سرمایه‌گذاری های کلان و با رقم نامعلوم برای خرید تقریباً تمامی شرکت‌های فعال در زمینه هوش مصنوعی و روباتیک در روی زمین سخن به میان می‌آورد و همچنین اگر سکان اداره مهندسی گوگل در اختیار یکی از سرشناسان هوشمندسازی و ماشینی کردن زندگی انسان قرار می‌گیرد، واکاوی پاسخ این سؤال که سرمایه‌گذاری‌های هنگفت و کلان گوگل در زمینه هوشمندسازی چه اهدافی را دنبال می‌کنند، بیش از پیش اهمیت پیدا خواهد کرد.  


* روباتیک شدن انسان
چه چیزی سبب شده تا امروز هر کاربر اینترنتی جهان بتواند به طور رایگان برای خود فضایی 15 گیگابایتی از سرویس ایمیل گوگل داشته باشد؟ موتور جست‌وجوگر گوگل در فضای اینترنتی با طراحی کاملاً ساده‌ای که دارد، چگونه توانسته روزانه مورد استفاده بیش از یک میلیارد کاربر اینترنتی قرار گیرد؟  خودروی هوشمند بدون راننده گوگل برای چه مکانی و استفاده عمومی چه شهری طراحی شده است؟ عینک گوگل که اطلاعات گِرا و موقعیت جغرافیایی تا دستور پخت و پز کیک پنیری را در برابر چشمان کاربران خود قرار می‌دهد، چه تصور ذهنی‌ای را برای انسان می‌خواهد به ارمغان بیاورد؟ چرا سرویس مترجم گوگل توانایی ترجمه 80 زبان رایج دنیا را رایگان در اختیار کاربران خود قرار می‌دهد؟ در زمینه شبکه‌های اجتماعی چطور؟ چرا گوگل شرکت «یوتیوب» (بزرگ‌ترین شبکه اجتماعی ویدئویی اینترنتی جهان) را شریک اصلی خود قرار داده است و تمامی فیلم‌های بارگذاری شده  توسط کاربران این شرکت در سرورهای شبکه‌ای گوگل ذخیره می‌شوند؟ چه شده که با سرویس نقشه گوگل (Google map) دیگر استفاده از نقشه، حداقل در اروپا و امریکا، نظیر لطیفه‌ای قدیمی جلوه می‌کند؟  برای مثال شما قادر خواهید بود با استفاده از این سرویس حتی تمامی خیابان‌های شهر برلین را از کامپیوتر شخصی خود در استانبول به طور سه‌بعدی ببینید! یا اطمینان یابید که آیا ساختمان و نشانی شرکتی که برای مثال با شما در حال امضای قراردادی تجاری است، وجود خارجی دارد یا خیر؟ چه شده است که حتی در برخی از لغتنامه‌های معتبر از جمله لغتنامه آکسفورد فعل «گوگل» و مصدر «گوگل کردن» تعریف شده است و به معنای جست‌وجوی اطلاعات در اینترنت مخصوصاً با مراجعه به پایگاه اینترنتیwww.google.com می‌باشد.

با اندکی تأمل درباره محصولات شرکت گوگل، گزافه نگفته‌ایم اگر ادعا کنیم امروز گوگل جزئی از زندگی بشر متجدد شده است و آینده جمعی  این خدمات و محصولات به یک هدف منتهی می‌شود و آن عبارت است از روباتیک شدن انسان!
در این رابطه «رِی کرزویل» با خبرنگار روزنامه گاردین مصاحبه‌ای خواندنی دارد که گزیده بخش‌هایی از صحبت‌های وی به این شرح است:
- قدرت مغزی انسان تا سال 2045 یک میلیارد برابر کمتر از کامپیوترها خواهد بود.
- شاید بتوانیم بر اساس نوشته‌ها و علایق و اطلاعاتی که از پدرانمان داریم، برنامه‌ای برای روبات‌ها بسازیم که مغز آنها را شبیه‌سازی کند!
- زبان کلید همه چیز است. وقتی شما یک مقاله می‌نویسید، شما چیزی برای گفتن دارید و گوگل به طور هوشمندانه سعی در تجزیه و تحلیل و ساماندهی اطلاعات جهان دارد. پیام مقاله شما، اطلاعات به‌شمار می‌رود و ما می‌خواهیم که کامپیوترهایمان همه کتاب‌ها و هر آن چه در فضای اینترنت موجود است را بخوانند تا قادر باشند با تعامل و گفت‌وگو، به سؤال‌های کاربران پاسخ دهند.
- کاری که ما در گوگل می‌کنیم بیشتر شبیه «واتسون» (کامپیوتر متعلق به شرکت آی. بی.‌ام که در سال 2011 موفق شد با استفاده از تمامی اطلاعات موجود در 200 میلیون صفحه اینترنتی سایت ویکی‌پدیا به سؤالات مسابقه تلویزیونی «ژئوپاردی» پاسخ دهد و برنده شود) است، اما او معنای خواندن را نمی‌فهمد. مثلاً او نمی‌تواند بفهمد که «جان» خودروی ولووی قرمز رنگ خود را به «مَری» فروخته است حال، مالکیت خودرو متعلق به کیست؟ او معنی این نوع از اطلاعات را نمی‌فهمد، ما داریم به سمت  رمزگذاری این اطلاعات می‌رویم و واقعاً سعی می‌کنیم تا به آن بیاموزیم که این اسناد چه معنایی می‌دهند.

ری کرزویل- مدیر بخش مهندسی گوگل

* آیا «عقل» کامپیوترهای آینده، فراتر از عقل انسان عمل خواهند کرد؟
آنچه از گفته‌های کرزویل به دست می‌آید، نشان می‌دهد که فلسفه مهندسی گوگل خواستار رسیدن به هدفی به نام «یکتایی» (Singularity) است؛ یکتایی به همان معنایی که کرزویل در کتاب  «دوران ماشین‌های ارادی» با عنوان «قانون تسریع بازگشت» توضیح می‌دهد. نظریه‌ای که پیش‌بینی می‌کند «عقل» کامپیوترهای آینده، بالاتر یا حداقل برابر با انسان خواهد شد. دورانی که پس از پیشرفت پرشتاب رایانه‌ها، هوش‌های مصنوعی و فناوری اطلاعات به نقطه‌ای می‌رسد که به اعتقاد وی، انسان قادر خواهد بود تا آن زمان (سال 2045 میلادی)  تمامی اطلاعات سلول‌های عصبی مغز یک فرد را با استفاده از الگوریتم‌ها و فناوری‌های خاص پویش (اسکن) کند و پس از آن می‌تواند مواردی که از نظرش مازاد هستند را از روی ذهن آن انسان پاک  و با مواردی دیگر جایگزین کند. براساس نظریه او و دانشمندانی چون «جان ون نیومن» و «ورنورویگ» دوران انسان به پایان خواهد رسید! آنچه کرزویل را بر اساس همین ادعاها به اعتقاد بر جاودانگی سوق داده، این است که ما در آینده قادر خواهیم بود نرم‌افزار مغز خود را زنده نگه داریم، هرچند شاید از لحاظ فیزیکی یک مرده محسوب شویم. برخی حتی پا را فراتر گذاشته و معتقدند با پیشرفت علم مهندسی ژنتیک و نانوتکنولوژی در آینده قادر خواهیم بود با اطلاعات ژنتیکی  انسانی که مرده است، دوباره وی را شبیه‌سازی کرده و با لقاح مصنوعی (چه بسا روباتیک) او را دوباره متولد کنیم!

در جهان آرمانی کرزویل و پیروان نظریه یکتایی، تا پایان قرن بیست و یکم انسان‌ها با ماشین‌های هوشمند اندیشه می‌ورزند، اما برده روبات‌ها نخواهند بود! همچنین انسان‌ها از ارتباطات فوق سریع، آموزش مؤثرتر و حتی تفریحات جدیدتر، بهره‌مند خواهند بود!

 * استعمار اطلاعاتی
موارد کوتاهی که در بالا گفته شد، از نوع تصورات داستان علمی - تخیلی «مناقشه غیراجباری» آیزاک آسیموف یا آن چه در فیلم‌هایی نظیر «مرد آهنین» دیده ایم نیست، چرا که اگر این تحول انفجارگونه هوشمندسازی زندگی و یکتایی تکنولوژی با انسان قابل تحقق نبود (حتی در حد نیمی از آن چه گفته شد) افرادی چون «بیل جوی»  -  از مدیران ارشد و دانشمندان شرکت سان مایکروسیستم - در مقاله ای که در سال 2000 توسط نشریه وایرد (WIRED) به چاپ رسید از روبات‌ها، مهندسی ژنتیک و فناوری نانو به عنوان قدرتمندترین فناوری‌هایی که در قرن 21 می‌توانند انسان را به موجودی خطرناک تبدیل کنند نام نمی بردند و نسبت به عواقبی که در آینده ممکن است حیات زندگی بشر را تهدید کنند سخن به میان نمی آوردند.

به‌راستی این تصورات نانوشته «تسریع شتاب» پیشرفت برای زندگی و «تسهیل زندگی» انسان با رایانه‌ها و «جایگزینی ذهن ماشینی با ذهن انسانی»  براساس کدام قوانین علمی صورت پذیرفته است؟ این خواست کدام اکثریت جهانی است؟ اگر انسان نخواهد ماشینی بیندیشد و زندگی کند، کدام عنصر زندگی اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی اش به خطر خواهد افتاد که باید جوهره طبیعت و تمدن انسانی اش را به صورتی رادیکال و با شتابی سریع و بدون توقف با زندگی ماشینی تعویض کند؟ اعتبار این علم مدرن چیست که مدعی کنار زدن معرفت آفرینش خداست و در برابر هیچ دادگاه عقلانی ای پاسخگو نیست؟  

آنچه گوگل، امروز نشانه گیری کرده تسخیر اطلاعاتی و ذهنی بشر است. حتی فلسفه طراحی ساده صفحه اینترنتی موتور جست‌وجوگر گوگل (www.google.com) از اصول طراحی رسانه‌ها و پایگاه‌های اینترنتی سنتی پیروی نمی کند و به جای آن که گوگل به ما بگوید چه چیزی برای خواندن یا تبلیغ یا آگاهی بخشی دارد، این ما هستیم که از گوگل می‌خواهیم تا به ما اطلاعات دهد. این گونه است که گوگل اطلاعات را طبق آن چه خود طراحی کرده در اختیار ما قرار می‌دهد. هرچند این اطلاعات گاهی  مفید واقع می‌شوند اما اگر تأملی کنیم خواهیم دید که چه کلاه بزرگی بر سر بشر قرن جدید نسبت به بشر قرن بیستمی رفته است. بدین معنا که آزادی قدرت تفکر و اندیشه و نتیجه‌گیری انسان بر اساس داده‌های ماشینی جهت می‌گیرد تا توسط خودش. ورای این مباحث فردی، آن کشوری که موفق به ساخت چنین ماشین اطلاعاتی که میلیاردها اطلاعات برابر انسان دارد و عناصر سنجش و تحلیلش نیز در تصمیم گیری‌هایش به طور هوشمند مؤثر هستند، براحتی توانسته دیگر کشورها را استعمار اطلاعاتی کند و با روبات‌های هوشمندش تهدیدی همچون بمب هسته‌ای در مقابل اندیشه و فرهنگ آن‌ها قرار دهد.

* آینده بشر قربانی پیشرفت علم
تشبیه پروژه هوشمندسازی زندگی به پروژه «منهتن» که در نهایت منجر به ساخت بمب هسته‌ای شد، سخنی گزاف نیست. یکی از سرمایه‌گذاران شرکت «دیپ مایند» (Deep Mind ) در مصاحبه با پایگاه اطلاع‌رسانی اینترنتی «ری کُد» (Re Code)  تیم پروژه نرم‌افزارهای هوشمند خود را به پروژه منهتن تشبیه می‌کند. پروژه‌ای که در آن دانشمندان بنامی همچون اینشتَین، اُپنهایمر، بور، فرمی و فاینمن شرکت جستند و در نهایت با ساخت بمب هسته‌ای، کشورهای دارنده این فناوری توانستند تا امروز نظم جهانی را بر وفق مراد خود سوق دهند و بر طبل نظریه جهانی شدن بکوبند و هر کشور مستقل را در تنگناهایی از جنس مدرنیته قرار دهند. شاید هیچ یک از صدها نفر دانشمند و دانشجویی که در پروژه منهتن شرکت داشتند تصور نمی‌کردند که حاصل کار آن‌ها برای مقاصد نظامی استفاده خواهد شد،  اما وقتی اولین بمب هسته‌ای را دیدند، در حیرت مصنوع فسادانگیز ضد بشر و ضد طبیعت خود فرو رفتند. این تجربه‌ای گران‌بها برای بشریت بود و اگر حس مسئولیت‌پذیری و مسائل اخلاقی توسط دانشمندان و مردم مطرح نمی‌شد، چه بسا این اسب مجنون به‌کارگیری بمب اتم و مصنوعات علم و فناوری برای تسخیر فکری جهان، افسارگسیخته بر بشر حکم می‌راند و امروز دیگر حرفی برای گفتن باقی نمانده بود.

همه این ها ثمره آن چیزی است که علم نوین با کنار زدن اخلاق وارد فکر و زندگی بشر کرده است و این جدایی حاصل بی مسئولیتی متخصصان علم و فناوری و نظام نبوده است، این دغدغه می‌بایستی در کار فیلسوفان و نویسندگان و دانشمندان ما وجود می‌داشت. گوگل مدل زندگی‌مان را در مسیری قرار می‌دهد که نمی‌توان در آینده به‌راحتی ابزارهای زندگی ماشینی را کنار زد و با انتقاد و سخن گفتن از تاریخ اثر شایع آن را گرفت. مثالی در این رابطه از کتاب اخلاق در عصر مدرن، بیانگر این رویکرد است: «از آغاز دوران تجدد یعنی از قرن هجدهم و حتی از ابتدای رنسانس تاکنون مسأله علم و اخلاق نه فقط به جد مطرح نشده است، بلکه اگر در جایی هم سخنی از آن آمده بشدت رد و طرد شده است. رومن رولان نویسنده فرانسوی، در جوانی پس از آن که کتاب «آینده علم» ارنست رنان را خواند، به ملاقات او رفت و در ضمن گفت‌وگو از او پرسید که آیا فکر نمی‌کنید که این آینده‌ای که تصویر کرده‌اید قدری خشک و بی نشاط باشد و بشر در آن احساس آسایش نکند؟ ارنست رنان پاسخی به این مضمون داده بود که: آینده بشر به دَرَک! بگذاریم علم پیشرفت کند. صرفنظر از این که در لحن سخن رنان نوعی بداخلاقی ظاهر است، مطلب او را عجیب نمی‌یابیم. حتی بعدها که حدس شاعرانه رومن رولان کم و بیش تحقق یافت و معلوم شد دانشمندان چه بخواهند و چه نخواهند از پژوهش‌هایشان برای تخریب و نهب و قتل مردمان بهره برداری می‌شود و حتی برای اثبات یک رأی ایدئولوژیک دانشمندان را به تقلب و جعل و دروغ وا می‌دارند و به قول برتراند راسل جهنم علمی می‌سازند (چنان که در شوروی برای به کرسی نشاندن اثر محیط و تربیت بر عوامل زیستی و ارثی در زیست شناسی گیاهی تقلب‌هایی صورت گرفت؛ کاری که میچورین و خانم الگالپشینسکی و همکاران او کردند)، باز هم چنان که باید به نسبت میان اخلاق و علم توجه نشد.»

* لزوم بومی‌سازی اطلاعات
جا دارد مباحث آینده نگری و بویژه فلسفه علم به طور تخصصی مورد مطالعه و نقد عمیق تر قرار گیرند و در زمینه تربیت دانشمندان دانش‌های دیربازده سرمایه گذاری‌های بیشتری در کشور ما صورت گیرد. برای مثال در زمینه هوشمند سازی زندگی بشر و نظریه‌های یکتایی ماشین و انسان، تولیدات فکری و فلسفی دانشمندان کشور ما و چه بسا جهان اسلام چندان درخور توجه نیست.

اکنون زمان آن نیست که بررسی کنیم آیا محصولات گوگل و شرکت‌های نظیر آن مغایر با اهداف فرهنگی و دینی ما هستند یا خیر، زیرا این موضوع مانند روز روشن است و نیازی به طرح و بحث آن و اعمال مقابله‌هایی نظیر فیلترینگ آن‌ها نیست. بلکه باید همانند آنچه چندی پیش در کشورمان با عنوان «نهضت نرم افزاری» پیشنهاد شد ولی به طور جدی در دستور کار نهادهای اجرایی و مردمی قرار نگرفت به فکر تولید، ترجمه و بومی سازی اطلاعات، ساخت نرم افزارهای بومی، تحقق فرآیند اخلاقی کردن علم و حضور فعال‌تر، مؤثرتر وگسترده تر در فضای اینترنتی باشیم. چراکه اگر بنا باشد تنها ناظر و بهره بردار محصولات و داده‌های نرم‌افزاری هدایت شده توسط برخی از شرکت‌های غربی نظیر گوگل باشیم، دیگر به سختی خواهیم توانست در مقابل تهاجم هوشمند اطلاعاتی و رباتیک آن‌ها ایستادگی کنیم.

به هر روی شاید کرزویل و حامیان فکری‌اش به جهان ماشینی و یگانه عقل برتر جهان می‌اندیشند و تصورشان بر این است با گوگل می‌توانند ما را سریع‌تر به این مقصد برسانند، اما باید بدانند که ربات هرچه قدر هم دانش داشته باشد و تمام اطلاعات مکتوب و غیر مکتوب را نزد خود ذخیره کرده باشد، نمی‌تواند مانند انسان بفهمد که کجای علم را نمی فهمد یا نمی داند و در این راستا خلاقیت ذهنی به خرج دهد. بسیاری از پیش‌بینی‌های کرزویل همچون بسیاری از آنها که در کتاب‌هایش پیش‌بینی کرده است دقیق یا قابل دفاع نیستند. اما می‌توان به آنها اندیشید و مانع تحقق شان شد، همان طور که خودش چنین چیزی را از روبات‌ها در آینده انتظار دارد!

* نویسنده: علیرضا شیرازی نژاد
** این نوشتار در تاریخ 22/04/92 در صفحه اندیشه روزنامه ایران به چاپ رسید.


-منابع:

1- Kurzweil, Ray (2012). How to Create a Mind: The Secret of Human Thought Revealed.
2- “Biography of Ray Kurzweil”. Kurzweiltech.com. 1976-01-13. Retrieved 2011-03-27.
3-  “Company”. Google. Retrieved August 31, 2011.
4- Gosling, Francis George (1994). The Manhattan Project:
5-Making the Atomic Bomb. Washington, DC:  United States Department of Energy, History Division.OCLC 637052193.-
6- www.nytimes.com
7- www.theguardian.com
8-Geraci, Robert M (2010). Apocalyptic AI – Visions of Heaven in Robotics, Artificial Intelligence, and Virtual Reality. OUP
9 - وب سایت شورای عالی انقلاب فرهنگی – نهضت نرم‌افزاری
10- اخلاق در عصر مدرن – دکتر رضا داوری اردکانی – انتشارات سخن