افشاگری های ادوارد اسنودن افسر اسبق سازمان های اطلاعاتی آمریکا اولین بار نیست که از فعالیت های سری دولت متبوعش پرده بر می دارد اما چرا عمل وی مجدداً در دو هفته ی اخیر به یکی از مهمترین موضوعات مورد بحث سیاستمداران، رسانه ها و افکار عمومی جهان تبدیل شده است؟
ماجرا از آن جایی شروع شد که ادوارد 30 ساله با ˈگلین گرین والدˈ خبرنگار روزنامه بریتانیایی گاردین در سال 2012 ارتباط برقرار می کند و از این طریق اسناد اطلاعاتی آژانس امنیت ملی آمریکا (NSA) در این روزنامه به چاپ می رسد.
دسترسی و نظارت بر کامپیوتر های شخصی سران گروه کشورهای جی – 20 در حاشیه اجلاس سالیانه سال 2009 آن ها در لندن، معرفی نرم افزار اطلاعاتی تمپورا (Tempora)متعلق به وزارت اطلاعات انگلستان که اطلاعات شخصی میلیون ها کاربر اینترنتی را از طریق سیم های کابل نوری ارتباطات اینترنتی مخابره می کرد، استراق سمع مکالمات تلفنی سران سی و پنج کشور جهان از جمله آلمان، فرانسه، چین و اسپانیا، و ضبط بیش از60 میلیون مکالمه تلفنی شهروندان اسپانیا در طول یک ماه بخشی از افشاگری های روزنامه گاردین از طریق اسناد ارائه شده توسط ادوارد اسنودن هستند.
این افشاگری ها واکنش های متفاوتی را در پی داشت. از طرفی جایزه سال 2013 بنیاد ˈسَم آدامزˈکه هر ساله به یک کارشناس اطلاعاتی – امنیتی جهت ایستادگی برای اخلاق و صداقت حرفه ای اش اعطا می شود، به ادوارد اسنودن تعلق گرفت و از سوی دیگر دولت آمریکا اسنودن را به خاطر افشای اسناد طبقه بندی شده محکوم و تحت تعقیب قرار داد.
همچنین روز گذشته با آن که دیوید کامرون نخست وزیر بریتانیا در مجلس عوام انگلستان حاضر شد و از آزادی مطبوعات سخن به میان آورد، گلین گرین والد با چاپ یک یادداشت از خداحافظی خود با روزنامه گاردین خبر داد و در رابطه با واکنش تند سران کشورهای هدف قرار گرفته ی آمریکا، نوشت: تمامی این دولت ها دائما از این سخن می گویند که این افشاگری ها تا چه حد قابل انتشار هستند، تخطی آن هایی که باعث در معرض خطر قرارگرفتن طرف مقابل شده اند تا چه حد جدّی است، چه قدر از دانستن این موضوعات خوشحال اند و چه قدر مشتاقانه آماده به انجام اصلاحات هستند. اگر این گونه است، پس چرا آن ها اجازه می دهند تا شخصی که این افشاگری ها را تحقق بخشیده – ادوارد اسنودن – توسط دولت آمریکا مجرم شناخته شود؟
شاید جالب ترین واکنش از سوی رهبرانی که مورد استراق سمع سرویس های جاسوسی آمریکا قرار گرفته اند اظهارات ماریانو راخوی نخست وزیر اسپانیا باشد که با آن که این موضوع را باعث از بین رفتن اعتماد تاریخی دو کشور قلمداد کرد اما گفته است که وی تصور می کند مکالمات تلفنی اش ضبط نشده است. در همین رابطه روزنامه اسپانیولی زبان ال پاسیس در یادداشتی به قلم میگول گنزالس می نویسد: نخست وزیر اسپانیا برخلاف آنگلا مرکل توضیح نمی دهد که چرا چنین تصوری را کرده است. دلیل این موضوع بر می گردد به زمانی که خوزه ماریا آزنار نخست وزیر وقت اسپانیا در راستای ایجاد یک رابطه ی قوی با آمریکا و بر خلاف نظر عمومی مردم به سبب واقعه ی 11 سپتامبر قبول کرد تا به جنگ در عراق ملحق شده و به یک حامی قوی آمریکا تبدیل شود. نتیجه ی این همکاری تحققتفاهم بین دو کشور در این زمینه است که می خواهند درباره ی استراق سمع اسپانیا زیاد سؤال نشود.
موضوعی که در این جا ذهن نگارنده را به خود جلب کرده به میان آمدن مسئله ی احساس مسئولیت اجتماعی، اعطای جایزه ی اخلاقی به اسنودنو واکنش های قابل تأمل سران کشورهای متحد با آمریکاست.
آیا اسنودن کاری اخلاقی انجام داده است؟ واقعیت این است که خوب یا بد تلقی شدن اخلاق به نوع تعریف و ویژگی های متعلق به آن وابسته است. از طرفی این گونه افشاگری هاسبب می شود تا سرویس های اطلاعاتی دیگر نتوانند به راحتی گروه های مخالف و مخل نظم اجتماعی را بوسیله ی فناوری اطلاعات رهگیری و تحت نظر بگیرند چرا که خرابکاران حرفه ای با خواندن این اخبار دیگر علاقه ای به استفاده از فناوری های نوین نشان نمی دهند. اما این سؤال هم مطرح می شود که حفظ امنیت مردم آمریکا چه برتری ای نسبت به سایر مردم جهان دارد تا اطلاعات شخصی آن ها و حتی مکالمه های معمولی شان با تلفن توسط سرویس های امنیتی – اطلاعاتی آمریکا مورد بازرسی و نظارت قرار بگیرد؟
اما واکنش های سران کشورها نسبت به این نوع آشکار از افشاگری آن هم نسبت به شخص اول کشورشان تا حدودی این تصور را که وقایع مربوط به اسناد فاش شده ی اسنودن یک هدف مشترک دارند مورد سوال است. برای مثال جوزف جو عضو انستیتو هوور دانشگاه استنفورد روز شنبه با چاپ یاددشتی در روزنامه ی بریتانیایی فاینانشیال تایمز تحت عنوان ˈوقتی آمریکا سازمان امنیت ملی خود را بعنوان یک تهدید می بیند، آن ها را مهار می کندˈ، می نویسد: : سازمان امنیت ملی آمریکا یک بیماری جنون انگیز تحت عنوان این شعار که ˈما انجام می دهیم چون می توانیمˈ را براه انداخته است. وی همچنین با اشاره به این که سرویس های امنیتی آلمان تمامی مکاتبات اینترنتی آلمان را بوسیله ی ماهواره هایی که آمریکا به آن ها فروخته است رصد می کنند، می افزاید صدراعظم آلمان بهتر است داین فاینستاین رئیس کمیسیون اطلاعات سنای آمریکا را به جای سفیر آمریکا فرا بخواند.
با بررسی اخبار دو هفته ی گذشته بزرگترین تهدید بر ضد آمریکا نسبت به این امر، بازبینی قراردادهای اقتصادی این کشور با اروپا بوده است. و سران برخی از این کشورها یا عملاً به سکوت روی آورده اند و یا به جای رفع کاستی های امنیتی تنها به احضار سفیر آمریکا بسنده کرده اند. و این سوال بی پاسخ مانده است که چرا آمریکا اکنون کشورهای متحد خود را به منظور مقابله با حملات تروریستی مورد هدف قرار داده تا دشمنان خود؟
اگر منطق آمریکایی ها همچون خیلی از کشورهای متجاوز در طول تاریخ بر پایه ی شعار ˈما انجام می دهیم چون می توانیمˈ است پس نبود فضیلت و مسئولیت اخلاقی در تعاملات کشور آمریکا با سایر ملت ها عجیب نیست. آن ها امروز شبکه های اجتماعی اینترنتی نظیر فیس بوک، تلفن های همراه هوشمند نظیر محصولات شرکت اپل، سرویس دهنده های پست الکترونیکی مجانی نظیر یاهو و گوگل، موتورهای جستجوی هوشمند نظیر آن چه شرکت گوگل به کاربران اینترنتی ارائه می دهد، در اختیار قرار دادن نقشه های آماده اینترنتی از سراسر جهان و خیابان های شهرهای مختلف، سرورهای اطلاعاتی، ضبط اطلاعات بیولوژیکی و بسیاری از موارد دیگر را به جهان عرضه داشته اند و به یگانه قدرتی تبدیل شده اند که امنیت و حقوق کاربران شبکه جهانی اینترنت در سراسر جهان را مورد تهدید قرار داده اند.
نتیجه آن که افشاگری های اسنودن در راستای تبلیغ قدرت یکه تاز آمریکا در عرصه ی فناوری اطلاعات است. قدرتی که هم صدر اعظم آلمان را نادیده می گیرد هم تاسیسات اتمی و فنی کشور ها و هم وجدان بشری را، چرا که مبنای آن بر ارزش فضیلت نیست.
- نوشته: علیرضا شیرازی نژاد
* این مطلب در تاریخ 08/08/1392 بر روی خروجی خبرگزاری ایرنا قرار گرفت.